دوزخ عشق

شاعرانه های عاشقانه

دوزخ عشق

شاعرانه های عاشقانه

نفرین

نفرین به من

نفرین به قلب من

آه نه ، اما لعنت به عشق

خودم را به خواب زده ام و کابوس خیانت می بینم

دلم ... دلم ... که لعنت به دلم ، اجازه نمی دهد از خواب بلند شوم...

نه... نه... من تن عریان تو را دیدم که در دست غریبه ها می رقصید...

نفرین به من ... ابن حماقت است اما چشم هایم را بسته ام به امید آینده خوابیده ام...

عشق از ذات خداست این عشق نیست حماقت است...