دوزخ عشق

شاعرانه های عاشقانه

دوزخ عشق

شاعرانه های عاشقانه

بی تو هرگز...

ای گذرا ترین ثانیه های دلهره آور عشق وصال
ای ماندگارترین سالهای عذاب آور عشق فراق
من و عشق غریب تر از من را دیگر گله ای ز شما نیست نه از شما بلکه از آدمیان و سرنوشت و خدایتان نیست،چرا؟پاسخ را از زجه های من دریاب:
نه شعر نمی گویم تمام دردهایی را می گویم که از درون مرا خراشانده است پس گوش کن
خدای مرا خدا ز من گرفت آری آنکه در آغوش من بود،اکنون در آغوش خاک آرام گرفته است،آنکه نیمه گم گشته من نبود که تمام گم شده ی من بود.
با قطره قطره ی خونم مزارت را می شورم جسمم از روح جدا می شود ولی روحم تا ابدیت در آغوش توست...

نظرات 1 + ارسال نظر

بابا دمت گرم نوکرتم علی جون وبلاگ رو برم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد