دوزخ عشق

شاعرانه های عاشقانه

دوزخ عشق

شاعرانه های عاشقانه

زخم

اشک میریزم بیاد لحظاتی که تو از خون عشق من مینوشیدی و آن هنکام که سیراب میشدی مرا با زخم هایم رها میکردی...
و اشک های من برای توست!
نه برای آن خیانت و این تنهایی...